“
مطالعات متعددی رابطه بین سوء مصرف مواد و دیگر اختلالات روانپزشکی را مورد بررسی قرار دادهاند.یافته های این پژوهش ها همگی نشان دهنده همپوشی گسترده و متنوع بین سوء مصرف مواد و اختلالات روانپزشکی است.
شمار قابل ملاحضه ای از بیمارانی که در اتاق های اضطراری پذیرش میشوند،سوء مصرف کنندگان مواد هستند و بیش از یک سوم پذیرش های روانپزشکی عمومی مشکلاتی دارند که یا متاثر از سوء مصرف مواد است و یا از آن طریق تشدید شده اند.همچنین سوء مصرف مواد در میان بیماران بستری روانپزشکی پدیده ای شایع محسوب میگردد و از سوی دیگر اختلالات روانپزشکی شیوع بالایی در میان سوء مصرف کنندگان دارند.(گلاندر[۸۱] و کاستاندا[۸۲]،۱۹۹۱)
از لحاظ تشخیص،تمایز بین اختلالات روانپزشکی و سوء مصرف مواد کار دشواری میباشد.برای مثال،تشخیص اولیه یا ثانویه بودن اختلالات خلقی در کسانی که مبتلا به سوء مصرف طولانی مدت هستند،به علاوه تشخیص و تمابز بین اختلال شخصیت ضد اجتماعی از اختلالات رفتاری ناشی از سوء مصرف مواد و یا شناسایی و تشخیص الگوهای خود-درمانی از سندرم های روانپزشکی کاری بس دشوار است.
در یک تحقیق پیمایشی که توسط رگیر[۸۳] و همکاران(۱۹۹۱) روی بیش از بیست هزار آمریکایی انجام گرفته است،نشان میدهد که افراد مبتلا به بیماری های روانی ۷/۲مرتبه بیش از افراد فاقد اختلالات روانی احتمال دارد که مشکلات مربوط به الکل یا سایر مواد را بروز دهند.در واقع ۳۷درصد از افرادی که مبتلا به سوء مصرف مواد بودند،اختلالات روانپزشکی توام محور ۱ را نیز داشتند.(رگیر و همکاران۱۹۹۶).
در تحقیق پیمایشی وسیع دیگری گزارش شد که ۷۶ درصد مردها و ۶۵درصد زن هایی که تشخیص سوء مصرف مواد را دریافت کردهاند،یک تشخیص روانپزشکی دیگر نیز داشته اند.
شایع ترین اختلالات روانی توام در این تحقیق اختلالات شخصیت ضد اجتماعی،اختلالات اضطرابی واختلالات خلقی گزارش شده است.(کاپلان،۱۹۹۷).
،میزان شیوع اختلالات در طول عمر را برای بیماران وابسته به افیون آن ها ۵۴ درصد افسردگی،۵/۳۴درصد الکلیسم،۵/۲۶درصد اختلال شخصیت ضد اجتماعی،۱۹درصد اختلال افسردگی تناوبی،۵/۱۶ درصد اختلال شخصیت مرزی،۶/۹درصد فوبی،۴/۸درصد اختلال شخصیت اسکیزوتایپال،۴/۸درصد اختلال افسردگی خفیف،۶/۶درصد هیپومانی و ۴/۵درصد اختلال اضطراب تعمیم یافته گزارش کردهاند.
در میان مردان۴۹درصد اختلال شخصیت ضد اجتماعی بیشترین تشخیص را در این نمونه نشان میدهد. و پس از آن سوء مصرف یک ماده دیگر با۴۵درصد،اختلال افسردگی اساسی با ۳۲درصد و فوبی با ۲۰درصد به ترتیب بیشترین فراوانی را داشتند.در میان زنان افسردگی با ۵۳درصد بیشترین فراوانی تشخیص را دریافت کردهاست و پس از آن به ترتیب فوبی با ۴۴درصد،سوء مصرف یک ماده دیگر با ۳۸درصد،اختلال شخصیت ضد اجتماعی با ۲۰درصد در رتبه های بعدی قرار داشتند.از جمله تشخیص هایی که در هر دو گروه فراوانی کمتری داشتند اختلال هراس با ۱۰درصد،مانیا با ۴درصد و اسکیزوفرنی با ۲درصد گزارش شده اند.
کاپلان(۱۹۹۷) گزارش میکند که در مطالعات متعدد تقریبا بین۳۵ تا۶۰ درصد افراد واجد تشخیص سوء مصرف مواد یا وابستگی مواد تشخیص اختلال شخصیت ضد اجتماعی را نیز دریافت میکنند.پیتز و دیگران نیز در مطالعاتی به این نتیجه رسیده اند که افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی نسبت به همه اختلالات روانپزشکی در محور ۱ و۲نمرات بالاتری در مقیاس های سوء مصرف مواد دریافت میکنند
اختلال شخصیت ضد اجتماعی مشکلی بسیار جدی در میان سوء مصرف کنندگان مواد است.چنین تصور می شود که این اختلال شخصیت ضد اجتماعی است که به عنوان یک عامل خطر احتمالی ابتلاء فرد را به سوء مصرف مواد افزایش میدهد.چرا که الگوهای رفتاری این اختلال اغلب در دوره کودکی و نوجوانی شروع می شود و معمولا قبل از اینکه در بزرگسالی واجد تشخیص اختلال شخصیت ضد اجتماعی شوند در سنین زیر ۱۸سال تشخیص اختلال رفتار دریافت نموده اند یا حداقل واجد ملاک های چنین تشخیصی بوده اند.
اختلالات شخصیت مرزی بعد از اختلال شخصیت ضد اجتماعی بیشترین برافراشتگی را در مقیاس های سوء مصرف مواد دارا است.افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی عموما سابقه سوء مصرف مواد دارند و ملاک های تشخیصی سوء مصرف مواد را دارا هستند..
۸۵ درصد از افرادی که در پژوهش آن ها تشخیص اختلال شخصیت مرزی دریافت کردهاند،در دوره هایی از زندگی خود واجد ملاک های تشخیصی سوء مصرف انجام شده،نشان میدهد که ۶۶درصد آن ها واجد ملاک های اختلال شخصیت مرزی نیز هستند. یک یک سوم سوء مصرف کنندگان مواد تعداد زیادی از صفات اختلال شخصیت مرزی را نشان میدهند.
یکی از متغیر های پژوهش حاضر مربوط به ابراز وجود میباشد.در این پژوهش ابراز وجود متغیر وابسته ما میباشد با توجه به اهمیت این متغیر در این تحقیق در ادامه به توضییح این متغیر می پردازیم.
ابراز وجود:تعریف و مؤلفه های آن
ابراز وجود هسته رفتار بین فردی و کلید روابط انسانی به ویژه در جوامع فرد گرا است(جرالد و گاتوس،۱۹۹۹؛نقل از هارجی[۸۴] و دیکسون[۸۵]،۲۰۰۸).
ابراز وجود به توانایی فرد در بیان و دفاع از عقاید،علاقه مندی ها و احساسات خود به نحوی شایسته و بدون اضطراب اطلاق می شود(ولپی[۸۶]،۱۹۷۳نقل از حاج حسنی ۱۳۸۳)
ابراز وجود شکلی از ارتباطات است که به عنوان حمایت شخص از حقوق شخصی اش بدون نادیده گرفتن و یا تخریب حقوق دیگران تلقی می شود.در رفتار ابراز وجود فرد به بیان تفکرات،احساسات و باورها به شکلی مستقیم و صادق می پردازد.ابراز وجود سبب ایجاد توانایی در پایه گذاری روابط بین شخصی سالم به عنوان یک مهارت اجتماعی می شود.بنابرین ابراز وجود به عنوان یک مهارت اجتماعی نقشی مهمی را در روابط اجتماعی بازی میکند(کپاران[۸۷] و همکاران،۲۰۰۹،نقل از ملک پور،۱۳۸۳).
توانایی اکتسابی ابراز وجود احساسات و برتری های فرد او را قادر میسازد به نفع خود عمل کند،بدون هر گونه اضطرابی روی پای خود بایستد احساسات واقعی خود را صادقانه ابراز نماید و با توجه به حقوق دیگران حق خود را بگیرد و به حقوق و شخصیت دیگران نیز احترام بگذارد(البرتی[۸۸] و امونز[۸۹]،۱۹۸۲نقل از ساندرز،۲۰۰۰).
طبق دیدگاه های متداول در جامعه فرد گرا،رفتار ابراز وجود مندانه منجر به ایجاد تساوی در ارتباطات انسانی میگردد و فرد را قادر میسازد تا بر اساس علایقش عمل کتد(آلبرتی وامونز،۲۰۰۱،نقل از هارجی و دیکسون،۲۰۰۸).
به اعتقاد لانگ[۹۰] و جاکوبوسکی[۹۱](۱۹۷۲،نقل از هارجی و دیکسون،۲۰۰۸)ابراز وجود شامل اصرار و پافشاری بر حقوق فردی و بیان افکار،احساسات و باورها به صورت مستقیم،صادقانه و به طریقی مناسب است،به گونه ای که به حقوق افراد دیگر نیز احترام گذاشته شود.همچنین ابراز وجود یک ویژگی رفتاری است که مشخصه آن رفتار اجتماعی مثبت به منظور دفاع از حق یا رسیدن به حق است.ابراز وجود را باید به صورت یک طیف در نظر گرفت که در یک سوی آن رفتار منفعلانه و در سوی دیگر رفتار پرخاشگرانه قرار دارد.حالت قاطعانه و تمایل به ابراز وجود،نه تنها ابراز صحیح خشم و تحریکات دیگر را در بر میگیرد،بلکه همه نوع احساسات گرم و شدیداً محبت آمیز را نیز شامل می شود(آلبرتی و امونز،۱۳۸۵).
“